آيه (تکملۀ مقالۀ دبا):

آيه به‌مثابۀ جزئی از قرآن کريم و کوچک‌تر از سوره، اصطلاحی است که از صدر اسلام در ميان مسلمانان به کار رفته است و کاربرد آن ريشه در قرآن کريم دارد. در میان انبوهی از کاربردهای آيه در قرآن، به معنای معجزه، نمونه‌های متعددی نيز يافت می‌شود که در آنها، آيه اشاره به سخنی از سوی پروردگار دارد (برای تحليـل، نک‍ : نـويـورت، 422-423). درايـن‌بـاره بـه‌ویـژه بـايد از نمونه‌هايی ياد کرد که در آنها از «تلاوت» آيات خدا سخن به ميان آمده است (برای مثال، بقره/ ۲/ ۲۵۲؛ آل‌عمران/ ۳/ ۵۸، ۱۰۱، ۱۰۸، ۱۱۳، جم‍ )، و خاصّه در موردی، تصريح شده است که تلاوت آيات «شنيدنی» است (جاثيه/ ۴۵/ ۸). به اينها بايد نمونه‌های بسیاری را افزود که در آنها با ضمير اشاره، به «آيات کتاب» (يونـس/ ۱۰/ ۱؛ يوسف/ ۱۲/ ۱؛ رعد/ ۱۳/ ۱؛ جم‍ ) و «آيـات قـرآن» (نمل/ ۲۷/ ۱) ارجاع شده است. همچنين در سورۀ آل‌عمران (۳/ ۷) از وجود «آياتی محکم و متشابه» در کتابی سخن رفته که خداوند بر پيامبر (ص) نازل کرده است.

افزون‌بر نمونه‌های پيشين که نشان‌دهندۀ کاربرد آيه به‌عنوان جزئی از قرآن است، در آيۀ «سورَةٌ اَنْزَلْناها وَ فَرَضْناها وَ اَنْزَلْنا فيها آياتٍ بَيِّناتٍ» (نور/ ۲۴/ ۱)، آيه به‌مثابۀ جزئی از سوره ذکر شده که اصلی‌ترين الهام‌بخش مسلمانان در پرداخت اصطلاح بوده است.در پی‌جويی از سنت نبوی، نمونه‌هايی از احاديث ديده می‌شود که از زبان پيامبر (ص) يا صحابه، آيه به معنای مصطلح، و در مورد شمارش آيات ياد شده است (ابوداوود، ۲/ ۵۷؛ ترمذی، ۵/ ‌۱۶۴؛ سيوطی، الاتقان، ۱/ ‌۲۳۱، ۲۳۲، ۲۴۱). بر همين پايه، بسياری از عالمان چون زمخشری بر اين باورند که شناخت آيات توقيفی است و نه قياسی؛ ازهمين‌رو ست که حتى برخی از حروف مقطع مانند «الم» آيه‌ای مستقل محسوب می‌شوند، درحالی‌که برخی ديگر چون «الر» آيه محسوب نشده‌اند (زمخشری، ۱/ ‌۳۱؛ سيوطی، همان، ۱/ ‌۲۳۱).

اما در وجه اينکه تمايز توقيفی آيات چگونه تعليم شده است، توضيح روشنی ديده نمی‌شود. گاه در عبارات عالمان قرآنی، اشاره شده که اعلام پايان آيه از طريق مکث، يا به‌اصطلاح، وقف پيامبر (ص) به هنگام قرائت انجام می‌شده است (برای نمونه، نک‍ : همانجا). اين آموزه نزد مسلمانان که وقف در پايان هر آيه را سنت پيامبر (ص) می‌دانستند، هم در احاديث و هم در آموزشهای قرائی ديده می‌شـود (برای نمونـه، نک‍ : ابوداوود، ۴/ ‌۳۷؛ ترمذی، ۵/ ۱۸۵؛ ابن‌جزری، النشر، ۱/ ‌۲۲۶-۲۲۷) و ديدگاه يادشده را پشتيبانی می‌کند. اما بايد در نظر داشت که نزد قراء، وقف در پايان آياتْ افضل، و نه الزامی بوده است (همانجا).

بررسی نسخه‌های کهن قرآن نيز می‌تواند در راستای شناخت مفهوم آيه در صدر اسلام ياری‌رسان باشد. باآنکه تاريخ‌گذاری نسخه‌های منتسب به سده‌های اول و دوم هجری، هنوز آن‌چنان قطعی نيست که بتوان بر‌اساس آنها یک گاه‌شمار از ضبط حدود آيات به دست آورد، اما اجمالاً می‌توان دريافت که در سدۀ نخست هجری هنوز سنت تفکيک آيات در نسخ مصحف، پديد نيامده بوده، و اين سنت در سدۀ ۲ ق/ ۸ م به‌تدريج روی به تثبيت نهاده است. در نمونه‌های سنگ‌نوشته با تاريخهای ثابت‌شده، مانند سنگ‌نوشتۀ قبة‌الصخرۀ بيت‌المقدس (سال ۷۲ ق، نک‍ : کسلر، 2-14) و سنگ‌نوشتۀ مکه (اواخر سـدۀ ۱ ق، نک‍ : رشيد، ۱۶۴-۱۶۵)، هيچ نشانه‌ای برای متمايزکردن آيات از يکديگر ديده نمی‌شود. در برخی از نسخه‌ها که زمان کتابت آنها پس از سدۀ نخست هجری تعيين شده، مانند نسخۀ‌ پاپيروس در دانشگاه دوک (شم‍ duk.inv.274)، يا مردد ميان سدۀ یک و دو هجری انگاشته شده و تعلق آن به سدۀ ۲ ق قوی‌تر است، مانند نسخۀ بيت‌القرآن بحرین (شم‍ 1620-mkh233)، همچنان نشانه‌گذاری آيات وجود ندارد.

در نسخۀ قرآن سمرقند که مربوط به اواخر سدۀ ۱ يا اواخر سدۀ ۲ ق پنداشته می‌شود، نشانه‌گذاری پايان آيات به‌صورتی ناپايدار ديده می‌شود. اما در برخی نسخه‌های ديگر در کتابخانه‌های استانبول (نسخۀ توپکاپی)، صنعا («يادمان [۱]... »، npn.)، لندن (موزۀ بريتانيا، شم‍ or.2165) و سـن‌پترزبـورگ (مـوزه، نسخـۀ شم‍ E0020) که براساس تاريخ‌گذاری فهرست‌نويسان اواخر سدۀ نخست يا برهه‌ای از سدۀ دوم هجری است، نشانه‌های معينی برای تفکيک آيات از يکديگر ديده می‌شود. تحقيقاتی که اکنون در خصوص تاريخ‌گذاری خطوط متقدم قرآنی در جريان است، در سالهای آتی می‌تواند روند تمايز آيات در نسخ قرآنی را نيز تبيين کند. به‌هرروی، در نسخ مربوط به سدۀ ۳ ق به‌بعد، نشانه‌گذاری پايان آيات سنتی تثبيت‌شده است.

در بازگشت به بحث نظری، آيه به‌عنوان جزئی از قرآن که براساس سنت قرائت، در پايان آن وقف تمام رخ می‌دهد، برای عالمان متقدم همواره مفهومی ‌اجمالی داشت (مثلاً نک‍ : زمخشری، همانجا)، اما برخی از متأخران کوشیده‌اند تا از آن تعريفی ارائه دهند. ازجمله جعبری آن را «(بخشی از) قرآن و مندرج در يک سـوره، مرکب از (جمله يـا) جملات ــ هرچند تقديری ــ دانسته است که دارای مبدأ و مقطعی باشد» (سيوطی، همان، ۱/ ‌۲۳۰؛ نيز طاش‌کوپری‌زاده، ۲/ ‌۳۵۹). تعبير «هرچند ‌تقديری» ازآن‌رو ست که برخی آيات، مانند «مُدْهامَّتان» (الرحمٰن/ ۵۵/ ۶۴) که به‌عنوان کوتاه‌ترين آيۀ قرآن (جز حروف مقطعه) شناخته می‌شود، از حيث ظاهر در حد تک‌کلمه است، و تعبير «جملات» ازآن‌رو ست که برخی آيات، مانند طولانی‌ترين آيۀ قرآن (بقره/ ۲/ ۲۸۲) مرکب از چند جمله‌اند. اشتمال يک آيه بر چند جمله گاه تا آنجا ست که گفته می‌شود مثلاً در آيۀ ۲۸ سورۀ توبه (۹) دو بخش از يک آيه با فاصله نازل شده‌اند (نک‍ : طبری، ۱۰/ ۱۰۶؛ سيوطی، لباب ... ، ۱۰۳). در مقايسه، آيات مکی کوتاه‌تر، و آيات مدنی بلندترند.

برخی از خاورشناسان که به‌ویژه در حيطۀ ترجمۀ قرآن با تمايز آيات مواجه بودند، يا همچون آربری، بدون کوشش برای تفکيک کامل آيات در ترجمه، آيات را دسته‌ای ترجمه کرده‌اند، يا همچون فلوگل کوشش کرده‌اند تا از تقسيماتی پيروی کنند که به نظرشان «منطقـی»‌تر ــ يعنی متناسب‌تر با انقطاع معنايی ــ به نظر می‌رسيده است، گـاه در اين راه از سنت آيه‌شماری دست کشيده، و اجتهاد کرده‌اند (نک‍ : بلاشر، 140؛ شيمل، 13). از مترجمان قرآن، کسـانی چون کراچکوفسکی (ص 693-694)، از آيه‌شماری فلوگل پيروی کرده‌اند.

به‌هرروی، جايگاه وقف تمام به‌عنوان فاصل میان يک آيه و آيۀ بعد، به‌اندازه‌ای نزد عالمان قرآنی اهميت داشته که گاه اختلاف در شمارش آيات قرآن را ناشی از استماع دو حالت مختلف وقف و وصل از پيامبر (ص) توسط صحابه دانسته‌اند (نک‍ : سيوطی، الاتقان، ۱/ ‌۲۳۱).

شمارش آيات قرآن از سدۀ نخست هجری ديده می‌شود، تا ‌حدی که راويان دو عدد مختلفِ ۶۱۶‘۶ (ابن‌ضريس، ۷۵) و ۲۱۶‘۶ (ديلمی، ۲/ ۲۱۸) را به ابن‌عباس نسبت داده‌اند. از تابعان مختلف نيز اقوال گوناگونی در‌اين‌باره نقل شده است، اما به گفتۀ ابوعمرو دانی، در اينکه شمار آيات بيش از ۰۰۰‘۶ آيه است، اختلافی وجود ندارد (سيوطی، همان، ۱/ ‌۲۳۲؛ نيز نک‍ : ابن‌حجر، ۱۳/ ‌۴۱۳).

ارزش قرائیِ تعيين حد آيات موجب شده است تا طی سده‌های متقدم هجری، همواره سرنوشت آيه‌شماری با دانش قرائت پيوند خورده باشد. همانند اختلافی که ميان رجال بومهای پنج‌گانه در قرائت ديده می‌شود، آيه‌شماری آنان نيز متفاوت است. در مدينه دو شمارش وجود داشت: شمارش اول مربوط به ابوجعفر و شيبه، هر دو از بزرگان قراء، و ديگری از اسماعيل بن جعفر انصاری. شمارش اهل مکه منتسب به ابن‌کثير، قاری آن سرزمين، به نقل از ابن‌عباس بود، شمارش اهل کوفه به نقل از حمزه، قاری کوفه، از ابن‌ابی‌ليلى بود و سند آن به امام علی (ع) باز می‌گشت، شمارش اهل بصره منقول از عاصم بن عجاج جحدری بود، و شمارش اهل شام به نقل از يحيی بن حارث ذماری از ابن‌‌عامر، قاری شام، بود که به ابو‌درداء صحابی منتهی می‌شد (سيوطی، همان، ۱/ ‌۲۳۲-۲۳۳، ۲۳۹؛ نيز نک‍ : ابن‌نديم، ۳۰، ۴۰).

مبحث آيه‌شماری قرآن يا «عَدُّ الآی»، به‌عنوان شاخه‌ای از علوم قرآنی شناخته شده، و دربارۀ آن آثار مستقلی نيز تأليف گشته است؛ از ‌آن جمله، ابن‌نديم به آثاری اشاره کرده است که در سده‌های ۲ و ۳ ق، توسط برخی از قُرّاء عشر مانند نافع مدنی، حمزۀ کوفی، کسایی و خلف بزار، توسط ديگر قاريان چون اسماعيل بن ابی‌کثير، عطاء بن يسار، عاصم جحدری، يحيی بن حارث ذماری، خالد بن معدان، وکيع شامی و محمد بن عيسى اصفهانی و حتى تابعی بزرگی چون حسن بصری نوشته شده بوده است (ص ۴۰). از منابع پسين در ‌اين خصوص نيز می‌توان کتاب عدد ‌الآی از ابوالبقاء عکبری (د ۶۱۶ ق/ ۱۲۱۹ م؛ ذهبی، سير ... ، ۲۲/ ‌۹۳)، کتابی از عبدالسلام بن علی زواوی (د ۶۸۱ ق/ ۱۲۸۲ م؛ نک‍ : همـو، معرفـة ... ، ۲/ ۶۷۷، ۷۵۳؛ ابن‌جزری، غـاية ... ، ۱/ ‌۳۸۷)، کتاب ذات الرشد و شرح آن از محمد بن احمد موصلی معروف بـه شعله (د ۱۲۵۸ ق/ ۱۸۴۲ م؛ نک‍ : حـاجی‌خليفـه، ۱/ ‌۸۲۱؛ کحـاله، ۸/ ‌۳۱۵) و تحقيق البيان از محمد بن احمد متولی (د ۱۳۱۳ ق/ ۱۸۹۵ م؛ نسخۀ خطی، زرکلی، ۶/ ۲۱) را نام برد. ابوالخطاب بغدادی (د ۴۷۶ ق/ ۱۰۸۳ م) نيز قصيـده‌ای در اين زمينـه دارد (نک‍ : ذهبی، معرفة، ۱/ ۴۴۷؛ ابن‌رجب، ۱/ ‌۵۸).

برخی از عالمان عقل‌گرا چون زعفرانی، «عد الآی» را علم ندانسته، و اشتغال بدان را بی‌فايده دانسته‌اند (سيوطی، همان، ۱/ ‌۲۴۱)، اما عالمان قرآنی کاربردهايی را برای آن برشمرده‌اند. حتى از متأخران، احمد امين الديک مصری (د بعد از ۱۳۳۰ ق) رساله‌ای با عنوان البرهان القويم در دفاع از اهميت آيه‌شماری قرآن و نياز به آن نوشته است (نک‍ : کحاله، ۱/ ‌۱۷۰).

افزون‌بر اعتبار آيه‌شماری در ‌خصوص وقف در قرائت، کاربردهای مختلفی برای اين دانش در مباحث مختلف فقهی، ازجمله در حداقل قرائت در نماز (طوسی، ۱/ ‌۳۴۳؛ ابن‌رشد، ۱/ ‌۱۰۴) و نيز حداقل قرائت در خطبه (شافعی، ۱/ ‌۲۸۷؛ سرخسی، ۲/ ‌۲۶) مطرح شده است (نک‍ : سيوطی، همـان، ۱/ ‌۲۴۰). البته برخلاف سخـن سيوطی، به‌ندرت در هر دو مورد قرائت بخشی از آيه در نماز نيز تجويز شده است (نک‍ : طوسی، همانجـا؛ رافعی، ۴/ ۵۷۸)، ولی اين اقـوال همواره شاذ شمرده می‌شده است.

با ‌توجه به اقوال مشهور نزد اماميه، مانند ضرورت قرائت سورۀ کامل در نماز (محقق حلی، ۱/ ‌۸۲)، اين مباحث در فقه اماميه داير بر محور حدود آيه نيست، اما مواردی وجود دارد که چنين دورانی نزد اماميه و ديگر مذاهب به‌طور مشترک ديده می‌شود. از‌ آن جمله می‌توان به ضرورت تعيين حدود «آيات سجده» به‌منظور تعيين موضوع در سجدۀ واجب قرآن و نيز منع از قرائت آن در برخی از موارد ناپاکی اشاره کرد (نک‍ : علامۀ حلی، ۱/ ‌۳۴۵؛ بحرانی، ۳/ ‌۲۵۷؛ سرخسی، ۲/ ‌۳-۴؛ رافعی، ۴/ ‌۱۹۰، ۲۰۰).

گفتنی ‌است در ميان فقيهان متقدم اهل سنت، دربارۀ آداب قرائت در نماز و بر‌مبنای ضروری‌نبودن قرائت سورۀ کامل، ترجيحاتی برای شمار آيات در قرائت نمازهای روزانه مطرح بوده است. اين ترجيح که روايات واضحی از دورۀ متقدم آن در دست نيست، تا اندازه‌ای به مذاهب اربعه نيز راه يافته، و از خلال منابع اين مذاهب قـابل پی‌جويی است (مثلاً نک‍ : ابن‌نجيم، ۱/ ‌۵۹۵). بر‌پايۀ اين آداب و ترجيحات عددی، نياز به شمارش آيات قرائت‌شده در خلال نماز احساس می‌گردیده، و گاه از ابزاری مانند تسبيح برای آن استفاده می‌شده است. از اینجا ست که برخی از فقيهان متقدم بر مذاهب اربعه، مانند ابن‌ابی‌مليکه، طاووس، ابن‌سيرين، شعبی، ابراهيم نخعی و يحيی بن وثاب شمارش آيات در نماز را جايز شمرده‌اند (بيهقی، ۲/ ۲۵۳؛ ابن‌قدامه، ۱/ ‌۶۶۲). از پيشوايان چهارگانه، احمد بن حنبل حتى در استفاده از تسبيح منعی نمی‌بيند، در‌حالی‌که ابوحنيفه و شافعی ازآن‌رو که شمارش آيات را مخل به شروط نماز ازجمله خشوع می‌ديده‌اند، از آن منع کرده‌اند (سمرقندی، ۱/ ۱۴۳؛ ابن‌قدامه، همانجا). حتى در‌اين‌باره حديثی نبوی نيز ادعا شده (ابويعلى، ۱۳/ ۴۷۳-۴۷۴؛ قس: خطيب، ۳/ ‌۳۵۶)، و قولی از امام صادق (ع) نيز نقل گرديده است (شهيد اول، ۲۱۵). اين شواهد به‌روشنی حکايت از آن دارد که شمارش آيات در نماز، در سده‌های نخستين، تا چه اندازه اهميت و رواج داشته، و به‌طبع می‌توان نتيجه گرفت که اين آداب، اثری قاطع در اهميت‌يافتن مبحث آيه‌شماری در علوم قرآنی داشته است.

نويورت در مقاله‌ای در دائرةالمعارف قرآن، دسته‌بندی مهمی در خصوص گونه‌شناسی [۲]آيات قرآن و تنوع سبکی آنها مطرح ساخته است (ص 425-429).

 
مآخذ

ابن‌جزری، محمد، غاية النهاية، به کوشش‌ برگشترسر، قاهره‌، ۱۳۵۲ ق‌/ ۱۹۳۳ م‌؛ همو، النشر فی القراءات العشر، به کوشش علی محمد ضباع، قاهره، مکتبة مصطفى محمد؛ ابن‏حجر عسقلانی، احمد، فتح الباری، به کوشش محمد فؤاد عبدالباقی و محب‌الدين خطيب، بيروت، ۱۳۷۹ ق؛ ابن‌رجب، عبدالرحمان، الذيل على طبقات الحنابلة، قاهره، ۱۳۵۷ ق؛ ابن‌رشد، محمد، بداية المجتهد، به کوشش خالد عطار، بيروت‌، ۱۴۱۵ ق/ ۱۹۹۵ م؛ ابن‌ضريس، محمد، فضائل القرآن، به کوشش مسفر بن سعيد دماس غامدی، رياض، ۱۴۰۸ ق/ ۱۹۸۸ م؛ ابن‌قدامه‌، عبدالله‌، المغنی‌، بيروت‌، دار الکتاب العربی؛ ابن‌نجيم، زين‌الدین، البحر الرائق، به کوشش زکريا عميرات، بيروت، ۱۴۱۸ ق؛ ابن‌نديم، الفهرست؛ ابوداوود سجستانی‌، سليمان‌، السنن‌، به کوشش محمد محيی‌الدين‌ عبدالحميد، قاهره‌، ۱۳۶۹ ق؛ ابويعلى موصلی، احمد، مسند، به کوشش حسين‌ سليم ‌اسد، دمشق، ۱۴۰۴ ق/ ‌۱۹۸۴ م؛ بحرانی‌، يوسف، الحدائق ‌الناضرة، قم‌، ۱۳۶۳ ش‌؛ بيهقی، احمد، السنن الکبرى، به کوشش محمد عبدالقادر عطا، مکه، ۱۴۱۴ ق/ ‌۱۹۹۴ م؛ ترمذی، محمد، سنن‌، به کوشش‌ احمد محمد شاکر و ديگران‌، قاهره‌، ۱۳۵۷ ق‌/ ۱۹۳۸ م‌ بب‍ ؛ حاجی‌خليفه، کشف؛ خطيب ‌بغدادی، احمد، تاريخ ‌بغداد، قاهره‌، ۱۳۴۹ ق‌/ ۱۹۳۱ م؛ ديلمی، شيرويه، الفردوس بمأثور الخطاب، به کوشش سعيد بسيونی زغلول، بيروت، ۱۴۰۶ ق/ ۱۹۸۶ م؛ ذهبی‌، محمد، سير اعلام النبلاء، به کوشش ‌شعيب ارنؤوط و ديگران‌، بيروت‌، ۱۴۰۵ ق‌/ ۱۹۸۵ م‌؛ همو، معرفة القراء الکبار، به کوشش بشار عواد معروف‌ و ديگران، بيروت، ۱۴۰۴ ق؛ رافعی قزوینی، عبدالکريم، فتح العزيز، بيروت، دار الفکر؛ رشيد، سعد، کتابات اسلامية من مکة المکرمة، رياض، ۱۴۱۵ ق؛ زرکلی، اعلام؛ زمخشری‏، محمود، الکشاف‏، قاهره‏، ۱۳۶۶ ق/ ‌۱۹۴۷ م؛ سرخسی‌، محمد، المبسوط، قاهره‌، مطبعة الاستقامه‌؛ سمرقندی، محمد، تحفة الفقهاء، بيروت، ۱۴۰۵ ق/ ۱۹۸۵ م؛ سيوطی، الاتقان، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهيم، قاهره، ۱۳۸۷ ق/ ‌۱۹۶۷ م؛ همو، لباب النقول، بيروت، دار الکتب العلميه؛ شافعی‌، محمد، الام‌، بيروت‌، ۱۴۰۰ ق/ ‌۱۹۸۰ م؛ شهيد اول‌، محمد، الذکرى، چ سنگی‌، ايران‌، ۱۲۷۲ ق‌؛ طاش‌کوپری‌زاده، احمد، مفتاح السعادة، بيروت، دار الکتب العلميه؛ طبری، التفسير، بيروت، ۱۴۰۵ ق؛ طوسی، محمد، الخلاف، به‏ کوشش‏ محمدمهدی نجف و ديگران، قم، ۱۴۱۷ ق؛ علامۀ حلی، حسن، مختلف الشيعة، قم، ۱۴۱۲ ق؛ قرآن کريم (نسخۀ مصحف در بيت‌القرآن بحرين، چاپ فاکسيميله، منامه، ۱۴۱۶ ق؛ نسخۀ مصحف سمرقند، چاپ فاکسيميله، سن‌پترزبورگ، ۱۹۰۵ م؛ نسخه‌های خطی متعدد از مصحف شريف، يادشده با شماره در متن مقاله)؛ کحاله‌، عمر رضا، معجم المؤلفين‌، دمشق‌، ۱۹۶۷ م؛ محقق حلی‌، جعفر، شرائع‌ الاسلام‌، به کوشش عبدالحسين‌ محمد علی‌، نجف‌، ۱۳۸۹ ق‌/ ‌۱۹۶۹ م‌؛ نيز:

Blachère, R., Introduction au Coran, Paris, 1959; Duke Papyrus Archive, http:/ / scriptorium.lib.duke.edu/ papyrus (acc. Nov. 27, 2008); Kessler, C., «ʿAbd al-Malik’s Inscription in the Dome of the Rock: A Reconsideration» , JRAS , 1970 ; Krachkovskiĭ , I. Yu. , «Prilozheniye k  perevoda korana», Izbrannye Sochineniya, Moscow, 1963, vol. V; Memory of the World: San’a' Manuscripts, CD-ROM Presentation, UNESCO; Neuwirth, A., «Verse(s)», Encyclopaedia of the Qur’ān, Leiden, 2006; Schimmel, A., introd. Der Koran, tr. M. Henning, Stuttgart, 1976.

احمد پاکتچی

معرفی پژوهشکده

پژوهشکده ادیب فقه جواهری در سال 1392 با هدف ارتقا سطح فهم دین براساس ادبیات عربی در حوزه علمیه قم شروع به کار کرد. این نهاد در تولید کتاب (کتابگاه)، مجله، فیلم های آموزشی کوشا بوده و سمینار نقشش ادبیات عربی در فرآیند استنباط و جشنواره ادبی سید علی خان مدنی ره از دیگر خدمت های پژوهشکده به ریاست استاد سید مرتضی حسینی کمال آبادی  است.

تماس با ما

تماس با پژوهشکده ادیب فقه جواهری

تماس با کتابگاه

از این راه ها در ارتباط باشیم

گفت و گو

پیام به پشتیبانی (پاسخگویی فوری)
09197459063

تماس

09197459063

شنبه تا پنج شنبه (9 الی 21)

ایمیل

info@arabadib.ir

 

کد پستی

3749113916

آدرس

قم، خیابان معلم شرقی پ73
Template Design:Dima Group