کتاب مصادیق و حدود حقوق فطری انسان از دیدگاه آیات و روایات به همت نشر پژوهشکده ادیب فقه جواهری منتشر شد خرید از کتابگاه
کتاب مصادیق و حدود حقوق فطری انسان از دیدگاه آیات و روایات اثر دکتر سیدضیاء الدین علیا نسب و اکرم سرووند به زبان فارسی در 369ص منتشر شد.
این کتاب در سه فصل به شرح ذیل تبویب شده است:
فصل اول: مفهوم شناسی
فصل دوم: مصادیق و حقوق فطری فردی
فصل سوم: مصادیق و حقوق فطری در اجتماع
خدای متعال، انسان را بر اساس فطرت ایجاد کرده است. فطرت در معنای عام؛ شامل طبیعت، غریزه و فطرت خاص میشود و با ایجاد انسان، حقوق فطری یا همان حقوق طبیعی او نیز موجود میشود. حقوق طبیعی و تکوینی انسان، به عنوان اساس و مبنای حقوق فرعی و موضوعه بوده و بیتوجهی به آن یا برداشتهای شخصی و غیرانسانی از این حقوق، منجر به فراموشی انسانیت انسان و تضاد قوانین موضوعه با حقوق فطری میشود؛ از این رو شناختنِ حقوق فطری انسان، به عنوان مبانی و اصول همگانی حقوق فطری در قوانین بشری، ضروری است. هدف از این تحقیق، ارایه آیات قرآن و روایات پیشوایان دین در حقوق فطری است. این تحقیق، به روش گردآوری اطلاعات، از طریق کتابخانهای و تجزیه و تحلیل نظرات به نگارش درآمد. در تحقیق پیشرو، حقوق فطری در سه بخش؛ فردی، خانواده و اجتماع بررسی میشود؛ که این سه بخش ظرف زندگی انسان بوده و حقوق فطری او در آن ظاهر میشود. در این تحقیق مصادیقی؛ از جمله حق حیات، کرامت، جنسیت، ازدواج، فرزندآوری، نَسَب، رحمت، اجتماعی بودن، اُخوّت، دفاع و... مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. در حقوق فردی، انسان میتواند، حقی مانند تشنگی را به تنهایی و بدون نیاز به ارتباط با سایر انسانها، تأمین کند، اما در تأمین حق ازدواج، انسان ناچار است، با جنس مخالف ایجاد ارتباط کند و در تأمین حق اجتماعی بودن، باید عضو اجتماع بزرگتری شود؛ که همین عضویت در اجتماع، به دلیل طبع مدنی انسان؛ که منشأ آن، ویژگی استخدامگری انسان است، حق فطری و طبیعی به شمار میرود. در تزاحم میان این حقوق، خواه حیطه فردی باشد و خواه حیطه خانواده و اجتماع، حق حیات، به عنوان حقِّ مهمتر نسبت به سایر حقوق شناخته شده و حفظ و نگهداری آن اولویت دارد؛ چرا که اگر حیات نباشد، بحث از سایر حقوق بیمعنا است. از طرفی، حقوق فطری، بیحد و مرز نبوده و قلمرو آن بر مبنای حق کرامت انسانی محدود میشود. همچنین، حقوق فطری به عنوان مبنای علوم انسانی، در علوم تربیتی، احکام فقهی ـ حقوقی مراجع تقلید و حقوقدانها، حقوق بینالمللی بشر و همچنین نقد و بررسی برخی از مباحث کلامی مانند پلورالیسم دینی و اخلاقی؛ کاربرد اساسی و مهم دارد.
برای تهیه کتاب مصادیق و حدود حقوق فطری انسان از دیدگاه آیات و روایات بر تصویر زیر کلیک کنید:
خدای متعال، با فطرت و ایجاد انسان، اموری ایجاد میکند؛ که جزو ذات انسان بوده و قابلیت سلب ندارند. این امور با توجه به فطرت و ایجادِ به حق انسان، حقوق فطری نامیده میشوند. منشأ و خاستگاه این حقوق، انسان است و تا انسان و اجتماع انسانی، در این عالم وجود دارد، فطرت و امور فطری مشترک نیز وجود خواهد داشت. اگر کسی در مقام وضع قوانین، به حقوق فطری بیتوجه باشد، قانونی بر خلاف فطرت و انسانیت وضع کرده است و انسان را در مسیر غیرفطری حرکت میدهد، در این حال انسان پاسخی غیرانسانی به نیازهای ذاتی و فطری خود خواهد داد. حقوق فطری، مصادیق مختلفی دارد، به عبارتی، هر نیاز ذاتی انسان، میتواند، به عنوان مصداق حقوق فطری و امری غیر قابل سلب بررسی شود. هدف از شناسایی، بررسی و تحلیل مصادیق حقوق فطری این است؛ که چنین حقوقی، با فرض اثبات شدن از آیات قرآن و روایات پیشوایان دین، میتواند، به عنوان پایه و مبنا در علوم انسانی مطرح شده و انسان به سوی احکام و معارف جهانشمول الهی هدایت شود. از این جهت، در تحقیق پیشرو، نگارنده در صدد پاسخ به این سؤال است؛ که مصادیق حقوق فطری انسان و محدوده این حقوق چیست؟ و این مصادیق را با توجه به آیات قرآن و روایات معصومین، مصداقشناسی، بررسی و تحلیل میکند. در این تحقیق، مصادیق حقوق فطری، در دو فصل فرد و اجتماع دستهبندی شده و تبیین میشود. همچنین محدوده و قلمرو این حقوق، نیز از جنبه فقهی و اخلاقی، بر اساس آیات قرآن و روایت معصومان بررسی میشود.
. انسان بر اساس طبع استخدامگر خود، هر چیزی را به خدمت میگیرد، تا به حقوقی که با ایجادش، موجود شدهاند، پاسخ دهد. از این روی؛ انسان بر اساس نیاز خود دارای حقوق فطری یا طبیعی میشود. در این تحقیق، بحث اصلی بر روی حقوق فطری انجام شد؛ به طوری که این حقوق، در تعیین حقوق اعتباری و قلمرو و محدوده آنها، نقش مبنایی دارد.
- این حقوق چون برخاسته از طبیعت انسان میباشد، قابلیت سلب و جدا شدن از او را ندارد، اما قابلیت تقویت و تضعیف و به عبارتی تشکیکپذیر است.
- مصادیقی حقوق فطری، محدود به مصادیق بررسی شده در این تحقیق نیست؛ بلکه با توجه به نیازهای مختلف انسان، حقوق فطری و طبیعی دیگر جای بحث و بررسی دارد؛ از جمله حق تعلیم و تربیت و همچنین حقوق اخلاقی مانند صلحطلبی.
- حق حیات از مبناییترین حقوق فطری و طبیعی انسان در این دنیا میباشد؛ چرا که اگر حیات مادی انسان نباشد، بحث از حقوقی مانند، تغذیه، تکلّم، کرامت، ازدواج، فرزندآوری و مواردی از این قبیل بیفایده خواهد بود؛ چرا که موضوع این حقوق انسان است و تا موضوع نباشد، بحث از احکامی که بر موضوع حمل میشود، سالبه به انتفاء موضوع بوده و لغو و بیهوده است.
- اهمیت حق حیات، به اندازهای است؛ که در صورت تزاحم با سایر حقوق طبیعی، حفظ و نگهداری حق حیات در اولویت قرار میگیرد، به همان دلیل که در بند دوم بیان شد.
- بدون توجه به قلمرو و اولویتبندی حقوق فطری، این آسیب وجود دارد؛ که هر دولت و ملتی، حقوق فطری را بر اساس سلیقه شخصی تعریف و محدود کند و بر اساس تعریف خود، جامعه را اداره کند.
- از دیگر حقوق فطری که مبنای سایر حقوق است، حق عدالت است. نقش مبنایی حق عدل، در هر سه بخش فرد، خانواده و اجتماع، در محدوده و قلمرو حقوق ظاهر میشود؛ چرا که اگر حق عدل، بر اساس آیات و روایات و به طور صحیح تعریف و محدود شود، بر اساس نقش مبنایی خود، محدوده سایر حقوق فطری نیز به درستی تبیین میشود. برای مثال، انسان بر اساس حق طبیعی خود، باید تغذیه کند، اما در تأمین همین حق، باید عدالت، مبنا قرار داده شود، تا به حقوقی مانند حیات، سلامت، تعلیم، حق تغذیه سایر افراد در اجتماع ظلم نشود.
- با توجه به نتیجه قبل، روشن است؛ که بیان قلمرو و محدوده حقوق فطری، نوعی بیان تکلیف و وضع قانون برای انسانها را به دنبال دارد؛ چرا که در مقابل هر حقی، تکلیفی تعریف میشود.
- با توجه به طبع استخدامگر انسان، زندگی او محدود به حیطه فردی نیست؛ بلکه نیاز فراوان در این موجود و طبع مستخدِم، او را به طرف سایر انسانها سوق میدهد؛ تا با کمک دیگران، نیازهای دیگری را که در توان شخصی نیست، برآورد؛ از این روی، اجتماعی بودن به عنوان حق فطری و طبیعی شناخته شده و امکان سلب این حق از انسان نیست.
- حقوق فطری و طبیعی نقش مبنایی در علوم انسانی دارند؛ چرا که علوم مختلف، بر مبنای حقوق انسان تدوین و تبیین میشوند؛ برای مثال چون انسان حق بهرهمندی از تربیت صحیح را دارد، لازم است علوم تربیتی و راهکارهای مناسب برای تربیت انسان تبیین و بررسی شود. از این روی، مصداقشناسی حقوق فطری، این نتیجه را دارد؛ که بشر در تبیین علوم تربیتی و راهکارها، به انحراف کشیده نشود.
- حقوق فطری مانند حق مالکیت، لازم است، در راهکارهای تربیتی کودکان، به عنوان یک اصل، مورد توجه قرار گیرد؛ به این معنا که کودک از زمانی که احساس مالکیت در خود را بروز میدهد، والدین و مراکز تربیتی، نباید با این حق فطری مقابله کنند؛ بلکه عدیل آن لازم است. همچنین است، سایر حقوق فطری در تربیت کودکان؛ مانند تغذیه، حق امنیت و غیره.
- همچنین حقوق فطری میتواند، نقش مبنایی در حقوق خصوص و عمومی داشته باشد. در تبیین حق شهروندی، حقوق جزایی و سایر حقوق موضوعه، طبیعت و فطرت انسان باید ملاک و معیار حقوق و در پی آن قوانین موضوعه قرار بگیرد.
- اگرچه طبیعت انسان در تدوین قانون اساسی و حقوق بشر مورد توجه قرار میگیرد، اما اگر این توجه، بر اساس منبع وحی و معصوم نباشد، بدون شک خطای بشر، در تدوین چنین قوانینی ظاهر خواهد شد؛ چنانکه این نقد به اعلامیه حقوق بشر وارد است.
- بر اساس نتیجه قبلی، لازم است، با مبنا قرار دادن فطرت و طبیعت انسان که مخلوق الهی است، نگاه طبیعی صرف به انسان کنار گذاشته شده و بر اساس فطرت توحیدی، اعلامیه حقوق بشر نقد و بررسی شود.
- تنظیم اسنادی مانند 2030، نتیجه نگاه طبیعی صرف و قطعشده از منبع وحیانی به انسان میباشد؛ چراکه قوانین وضع شده در آن، حقوق طبیعی و فطری بشر را نادیده گرفته است.
- حقوق فطری، نقش مبنایی در فتاوای مراجع تقلید را ایفا میکند؛ از این روی، اگر حکم شرعی از سوی مراجع با حق فطری و طبیعی انسانها در اجتماع یا زندگی فردی تناقض داشته باشد، لازم است، چنین حکمی اصلاح و بازبینی شود.
كتاب أمثلة وحدود حقوق الإنسان الطبيعية من منظور الآيات والأحاديث صادر عن دار نشر معهد أديب الفقه الجواهري للبحوث شراء من المكتبة.
صدر كتاب أمثلة وحدود حقوق الإنسان الطبيعية من منظور الآيات والأحاديث للدكتور سيد ضياء الدين علية نسب وأكرم ساروفند باللغة الفارسية في 369 صفحة.
وينقسم هذا الكتاب إلى ثلاثة فصول على النحو التالي:
الفصل الأول: المفاهيم
الفصل الثاني: الأمثلة والحقوق الطبيعية الفردية
الفصل الثالث: الأمثلة والحقوق الطبيعية في المجتمع
لقد خلق الله تعالى الإنسان على طبيعته. الطبيعة بالمعنى العام؛ فهي تشمل الطبيعة والغريزة والطبيعة الخاصة، ومع خلق الإنسان توجد حقوقه الطبيعية أيضاً. حقوق الإنسان الطبيعية والتنموية هي أساس الحقوق الفرعية والتابعة، وإهمالها أو التصورات الشخصية واللاإنسانية لهذه الحقوق يؤدي إلى نسيان إنسانية الإنسان والصراع بين قوانين الرعية والحقوق الطبيعية؛ ولذلك لا بد من معرفة الحقوق الطبيعية للإنسان، باعتبارها الأسس والمبادئ العالمية للحقوق الطبيعية في قوانين الإنسان. يهدف هذا البحث إلى عرض آيات القرآن الكريم وأحاديث الزعماء الدينيين في القانون الطبيعي. وقد تم كتابة هذا البحث من خلال جمع المعلومات، من خلال المكتبة وتحليل الآراء. وفي البحث الرائد الحقوق الطبيعية في ثلاثة أجزاء؛ يتم فحص الفرد والأسرة والمجتمع. وأن هذه الأجزاء الثلاثة هي جزء من حياة الإنسان وتظهر فيها حقوقه الطبيعية. وفي هذا البحث أمثلة؛ بما في ذلك الحق في الحياة، والكرامة، والجنس، والزواج، والإنجاب، والنسب، والرحمة، والتواصل الاجتماعي، والأخوة، والدفاع، وما إلى ذلك تم التحقيق فيها وتحليلها. في الحقوق الفردية يمكن للإنسان أن يؤمن حق مثل العطش بمفرده دون الحاجة إلى التواصل مع الآخرين، لكن في تأمين حق الزواج يضطر الإنسان إلى إقامة علاقة مع الجنس الآخر، وفي تأمين حق الزواج. يكون اجتماعيا، يجب أن يكون عضوا في المجتمع يصبح أكبر. أن هذه العضوية في المجتمع، ترجع إلى طبيعة الإنسان المدنية؛ والتي أصلها صفة العمالة الإنسانية، فهي تعتبر حقاً فطرياً وطبيعياً. وفي التعارض بين هذه الحقوق، سواء كان مجالاً فردياً أو مجالاً عائلياً ومجتمعياً، فإن الحق في الحياة يعتبر حقاً أهم من الحقوق الأخرى، والحفاظ عليه له الأولوية؛ لأنه إذا لم تكن هناك حياة، فإن مناقشة الحقوق الأخرى لا معنى لها. ومن ناحية أخرى فإن الحقوق الطبيعية ليست غير محدودة ونطاقها محدود انطلاقا من حق الكرامة الإنسانية. وكذلك الحقوق الطبيعية كأساس للعلوم الإنسانية، في العلوم التربوية، والفقه-أحكام التقليد والفقهاء، وحقوق الإنسان العالمية، وكذلك نقد ومراجعة بعض القضايا العقائدية مثل التعددية الدينية والأخلاقية؛ لديها تطبيق أساسي ومهم.
إن الله تعالى يخلق الأشياء ذات الطبيعة البشرية والخلق؛ وهي جزء من الطبيعة البشرية ولا يمكن إنكارها. وتسمى هذه الأمور بالحقوق الطبيعية نظرا لطبيعة حقوق الإنسان وخلقها. إن مصدر هذه الحقوق وأصلها هو الإنسان، وما دام الإنسان والمجتمع الإنساني موجودين في هذا العالم، فستظل الطبيعة المشتركة والشؤون الطبيعية موجودة أيضًا. إذا كان شخص ما، في موقع وضع القوانين، غير مبالٍ بالحقوق الطبيعية، فقد وضع قانونًا ضد الطبيعة والإنسانية، ودفع الإنسان في طريق غير طبيعي، فسوف يقدم الإنسان استجابة غير إنسانية لاحتياجاته الفطرية والطبيعية. وللحقوق الطبيعية أمثلة مختلفة، أي أن كل حاجة إنسانية متأصلة يمكن اعتبارها مثالاً للحقوق غير القابلة للتصرف وغير القابلة للتصرف. الغرض من تحديد وفحص وتحليل أمثلة الحقوق الطبيعية هو: وهذه الحقوق، على افتراض ثبوتها من آيات القرآن وأحاديث الأئمة، يمكن طرحها كأساس في العلوم الإنسانية، وتوجيه الإنسان نحو أحكام الكون الإلهي وتعاليمه. ولهذا قصد المؤلف في بحثه الرائد الإجابة على هذا السؤال؛ ما هي أمثلة حقوق الإنسان الطبيعية ونطاق هذه الحقوق؟ ويقوم بدراسة وتحليل هذه الأمثلة وفق الآيات القرآنية وأحاديث الأبرياء. وفي هذا البحث تم تصنيف أمثلة الحقوق الطبيعية وشرحها في فصلين، الفرد والمجتمع. كما يتم النظر أيضًا في نطاق هذه الحقوق ونطاقها من الجوانب الفقهية والأخلاقية، بناءً على آيات القرآن وأحاديث الأبرياء.
. فالإنسان بحسب طبيعة رب عمله يستأجر أي شيء ليستجيب للحقوق التي أوجدها خلقه. لذلك؛ للإنسان حقوق طبيعية أو طبيعية بحسب حاجته. في هذا البحث، كان النقاش الرئيسي حول الحقوق الطبيعية؛ بحيث تلعب هذه الحقوق دوراً أساسياً في تحديد الحقوق الائتمانية وإقليمها ونطاقها.
وبما أن هذه الحقوق ناشئة عن الطبيعة الإنسانية، فلا يمكن انتزاعها أو فصلها عنه، بل يمكن تقويتها وإضعافها، أي يمكن التشكيك فيها.
ولا تقتصر أمثلة الحقوق الطبيعية على الأمثلة التي تناولها هذا البحث؛ بل إن الحقوق الفطرية والطبيعية الأخرى تستحق المناقشة، بحسب احتياجات الإنسان المختلفة؛ بما في ذلك الحق في التعليم والحقوق الأخلاقية مثل المسالمة.
الحق في الحياة هو من أبسط حقوق الإنسان الطبيعية في هذا العالم؛ لأنه إذا لم تكن هناك حياة مادية للإنسان، فلا فائدة من الحديث عن الحقوق مثل التغذية، والكلام، والكرامة، والزواج، والإنجاب، ونحو ذلك؛ ولأن موضوع هذه الحقوق إنسان، وما لم يكن الموضوع هو الموضوع، فإن مناقشة الأحكام التي تتم على الموضوع مخالف لبطلان الموضوع، وهو باطل.
إن أهمية الحق في الحياة لا تقل أهمية؛ وفي حالة التعارض مع الحقوق الطبيعية الأخرى، تكون الأولوية للمحافظة على الحق في الحياة، لنفس السبب المبين في الفقرة الثانية.
وبغض النظر عن الإقليم وأولوية الحقوق الطبيعية، فإن هذا الضرر موجود؛ أن كل حكومة وأمة تحدد وتحد من الحقوق الطبيعية على أساس الذوق الشخصي وتحكم المجتمع على أساس تعريفها الخاص.
ومن الحقوق الطبيعية الأخرى التي هي أساس الحقوق الأخرى هو الحق في العدالة. الدور الأساسي للحق في العدالة
The book Examples and Limits of Human Natural Rights from the perspective of verses and traditions was published by the publishing house of Adib Fiqh Javaheri Research Institute. Buy from the library.
The book Examples and limits of human natural rights from the perspective of verses and traditions by Dr. Seyyed Ziauddin Alia Nasab and Akram Sarovand was published in Persian language in 369 pages.
This book is divided into three chapters as follows:
Chapter 1: Conceptology
Chapter Two: Examples and individual natural rights
Chapter 3: examples and natural rights in society
Almighty God has created man based on his nature. nature in the general sense; It includes nature, instinct and special nature, and with the creation of man, his natural rights are also available. The natural and developmental rights of man are the basis of secondary and subjective rights, and neglecting them or personal and inhuman perceptions of these rights leads to the forgetting of human humanity and the conflict between subjective laws and natural rights. Therefore, it is necessary to know the natural rights of human beings as the universal principles of natural rights in human laws. The purpose of this research is to present the verses of the Quran and the traditions of religious leaders in natural law. This research was written by collecting information, through library and analysis of opinions. In the leading research, natural rights in three parts; individual, family and society are examined; that these three parts are part of human life and his natural rights appear in it. In this research, examples; including the right to life, dignity, gender, marriage, childbearing, lineage, mercy, sociability, brotherhood, defense, etc. were investigated and analyzed. In individual rights, a person can secure a right such as thirst alone without the need to communicate with other people, but in securing the right to marry, a person is forced to establish a relationship with the opposite sex, and in securing the right to be social, he must be a member. the community becomes bigger; that this membership in the community, due to the civil nature of man; The origin of which is the characteristic of human employment, it is considered an innate and natural right. In the conflict between these rights, whether it is an individual field or a family and community field, the right to life is recognized as a more important right than other rights, and its preservation has priority; Because if there is no life, discussion of other rights is meaningless. On the other hand, natural rights are not unlimited and their scope is limited based on the right of human dignity. Also, natural rights as the basis of human sciences, in educational sciences, jurisprudence-legal rulings of taqlid authorities and jurists, international human rights, as well as criticism and review of some theological issues such as religious and moral pluralism; It has a basic and important application.
Almighty God creates things with human nature and creation; which are part of human nature and cannot be denied. These matters are called natural rights due to the nature and creation of human rights. The source and origin of these rights is man, and as long as man and human society exist in this world, common nature and natural affairs will also exist. If someone, in the position of making laws, is indifferent to natural rights, he has made a law against nature and humanity and moves man in an unnatural path, then man will give an inhuman response to his innate and natural needs. Natural rights have various examples, in other words, every inherent human need can be considered as an example of inalienable and inalienable rights. The purpose of identifying, examining and analyzing examples of natural rights is; Such rights, with the assumption of being proven from the verses of the Quran and the traditions of the religious leaders, can be put forward as a foundation in the human sciences and human beings can be guided towards the rulings and teachings of the divine universe. For this reason, in the leading research, the author intends to answer this question; What are the examples of human natural rights and the scope of these rights? And he examines and analyzes these examples according to the Qur'anic verses and the traditions of the innocent. In this research, examples of natural rights are categorized and explained in two chapters, individual and society. Also, the scope and territory of these rights are also examined from the jurisprudential and moral aspects, based on the verses of the Qur'an and the narrations of the innocents.
. Based on the nature of his employer, man hires anything to respond to the rights that have been created by his creation. Therefore; Man has natural or natural rights based on his needs. In this research, the main discussion was on natural rights; So that these rights play a fundamental role in determining credit rights and their territory and scope.
Since these rights are born from human nature, they cannot be taken away or separated from him, but they can be strengthened and weakened, in other words, they can be questioned.
Examples of natural rights are not limited to the examples examined in this research; Rather, according to the various human needs, other innate and natural rights are worthy of discussion; including the right to education and moral rights such as pacifism.
The right to life is one of the most basic natural human rights in this world; Because if there is no human material life, the discussion of rights such as nutrition, speech, dignity, marriage, childbearing and other such matters will be useless; Because the subject of these rights is human, and until the subject is not there, the discussion of the rulings that are carried on the subject is against the nullification of the subject and is null and void.
The importance of the right to life is as much; In case of conflict with other natural rights, the preservation of the right to life is prioritized, for the same reason as stated in the second paragraph.
Regardless of the territory and prioritization of natural rights, this harm exists; That each government and nation defines and limits natural rights based on personal taste and governs society based on its own definition.
Another natural right that is the basis of other rights is the right to justice. The basic role of the right to justice, in