قسمت سوم: گزارشی از فعالیت های اصلاحی مرکز تدوین متون حوزه علمیه در عرصه ادبیات عربی.
حجت الاسلام و المسلمین سید حمید جزایری امروز در سومین نشست مدیریتی ادبیات عرب در حوزه های علمیه که با موضوع: «هست ها و بایدها» در پژوهشکده ادیب فقه جواهری برگزار شد، در قسمت سوم سخنان خود از فعالیت های اصلاحی مرکز تدوین متون حوزه علمیه در عرصه ادبیات عربی گزارشی به شرح ذیل ارائه دادند:
مرکز تدوین به جهت رسالتی که بر دوش دارد، گام هایی را در عرصه ادبیات عربی برداشته است. در اولین قدم با گردهم آیی اساتید با تجربه بالای ادبیات عربی، جلسات بسیار متعددی برگزار شد و مسائل ذیل مورد بررسی قرار گرفت:
1.هدف گذاری 2. نحوه استفاده از تمرین 3. طبقه بندی آموزش 4.ارتباط و پیوند علوم ادبی با هم 5.ارتباط کتب درسی و....
در گام دوم در بازه زمانی پنج ساله به آماده سازی متون آموزشی به جهت دور گذار به کتب اصلی قرار گرفتیم و در این بازه به بازسازی متون موجود روی آوردیم. به عنوان نمونه کتاب شرح سیوطی از جهات ذیل مورد بازنویسی قرار گرفت:
1.پررنگ کردن فضای آیات و روایات 2. بهره مندی از اشعار به صورت هدفمند 3. رفع اغلاق های معما گونه، به صورتی که نه کتاب از حالت درسی به حالت خود خوان تبدیل شود و نه در ابهام های معما گونه باقی بماند. 4. حذف باب هایی که هر چند فی نفسه ارزش دارند ولی در جهت تفقه در دین، اثری ندارند.این ابواب یا حذف یا به پاورقی انتقال داده شده است مانند باب اخبار به الذی. 5. حذف اختلاف اقوالی که فقط جنبه تئوری داشته و از صحنه کاربرد خارج هستند و ثمره عملی بر آن مترتب نیست. 6. بازنویسی عباراتی که کاربردی اندک دارند ولی فهم آن دشوار است. 7. نمایه زنی کتاب 8. جا به جایی در متن و ....
در تدوین کتب، جهت دهی های پژوهشی به سوی اهداف، مورد نظر بوده است به عنوان مثال پرسشی طرح شده است که اگر در این روایت امام علیه السلام به جای «یرکع» از واژه «رکع» استفاده می کردند چه تفاوت معنایی خواهد داشت؟!! دانش پژوه در آینده با قاعده فراغ آشنا خواهد شد و اثر این جا به جایی ها را در قواعد فقهی بیشتر خواهد دریافت ولی بدون آنکه از قاعده فراغ نامی برده شود، بنیان ادبی آن مساله مورد پرسش قرار گرفته است.
بر غنای کتاب مغنی نیز افزوده گشته است و به همت استاد فتوحی کتاب بلاغتی با محوریت فعالیت های بلاغی شیعه نوشته شده است، نه به این معنا که دیگران در عرصه ادبیات کاری نکرده اند بلکه به این هدف که فعالیت های شیعیان در این عرصه نیز دیده شود. کتاب آماده شده مورد استقبال حضرت آیت الله سیستانی مدظله قرار گرفت.
در تدوین کتاب ها، این نکته همواره مورد نظر بوده است که کتاب های ادبی درسی با یک مبنای ادبی صحیح و مهم، نگاشته شود و مبانی دیگر در پاورقی، کتاب کمک درسی و کتابیار اساتید آمده است.
فعالیت های صورت گرفته کارنهایی نیست و به جهت دوران گذار است و ما با آغوش باز از ارزیابی ها و نقدهای اساتید، استفاده می کنیم، البته این به معنای پذیرش همه نقدها، نیست، اما نقدها مورد بررسی قرار می گیرد و نقدهای وارد، اعمال می شود.
قسمت پایانی سخنان استاد جزائری
حجت الاسلام و المسلمین سید حمید جزایری امروز در سومین نشست مدیریتی ادبیات عرب در حوزه های علمیه که با موضوع: «هست ها و بایدها» در پژوهشکده ادیب فقه جواهری برگزار شد، در قسمت دوم سخنان خود به آسیب شناسی محتوایی نظام آموزش ادبیات عربی در حوزه علمیه به شرح ذیل پرداختند:
قسمت دوم: اشکال های محتوایی
1.یکی از آسیب های محتوایی عبارت از این است که ادبیات را سماع محور بدانیم نه قیاس محور. به این معنی که بگوییم پشت این قواعد عربی، فقط استعمال عربی است که از هیچ منطقی پیروی نمی کند! این برداشت باعث آن می شود که یک پارادکس را به راحتی بپذیریم و آن استثناها و تبصره های متعدد است به گونه ای که با قانونیت قانون در تعارض است و در عین حال به وجود قانون باور داشته باشیم!! و توجیه مان نیز این باشد که اینها از استعمال عربی پیروی می کند و آن نیز از منطقی پیروی نمی کند. این در حالی است که می توان با مطرح کردن «نحو مفهومی» در این مساله بازنگری جدی نمود. استعمال نیز از قواعد عقلایی پیروی می کند با کشف این قواعد می توان در استثنائات به کاهش حداکثری رسید.
در سال 1370 بود که با توجه به این مساله در مبحث قواعد اعلال به این نکته دست پیدا کردم که بیشتر این قواعد را می تواند در چهار کلمه خلاصه کرد و آن تبدیل حرف عله به مدّ است و در انتخاب نوع حرف عله هم هوشمندی و قواعد خرد را می توان رصد کرد.
با در دست داشتن نحو مفهومی، می توان از تداخل عناوین نحوی جلوگیری کرد، به عنوان نمونه در آیه «فاذکروا الله ذکرا کثیرا» با نحو موجود، دانش پژوه در تشخیص نقش ترکیبی «کثیرا» متحیر می ماند که حال است یا مفعول است یا چیز دیگری به ویژه که مستثنیات او را گرفتار کرده و احتمال تمییز هم داده می شود قید جامد بودن را در تمییز می آوریم بعد با تمییزهای مشتق می شویم می خواهیم تاویل به جامد ببریم! قید مشتق در حال می آوریم با حال جامد رو به رو می شویم تاویل به مشتق می بریم و اینها همه برای دانش پژوه، تحیر می آورد. در حالی که یکی از ارمغان های نحو مفهومی، رهایی از این سر در گمی هاست، به عنوان مثال در نحو مفهومی گفته می شود که واژه در متن یا رکن است یا قید و اگر قید است یا قید ذات است یا قید حدث و اگر قید ذات است حال است و اگر قید حدث است یکی از مفاعیل است به استثنای مفعول معه که برای ذات است. در این برداشت واژه «کثیرا» یک ترکیب را بیشتر بر نمی تابد.
باید بر تحفظ بر ادبیات فصیح غیرت و همت داشت اما این به معنای جمود داشتن بر روش ها نیست و این اندیشه که استعمال از هیچ منطقی پیروی نمی کند، ناصحیح است.
2.آسیب بعدی را می توان کم رنگ بودن نگاه قرآنی و روایی در متون درسی دانست. به غیر از کتاب مغنی که قرآن محور است، این آسیب را در کتاب های دیگر می توان دید. در این میان مساله اصلی عبارت از این است که اساسا نگاه قرآنی داشتن در متون درسی به چه معنا است؟ آیا صرف مثال قرآنی یا روایی زدن در نگاه قرآنی کفایت می کند یا خیر؟
مرحوم آسید رضا صدر در این زمینه دیدگاهی خاص داشتند، ایشان می فرمودند: ما در کتب ابتدایی ادبی نباید از آیات به عنوان شاهد بهره ببریم، زیرا ادبیات قرآنی، ادبیاتی فاخر است و ادبیات فاخر را نباید در دسترس مبتدی گذاشت او باید با قالب های ساده و حتی کلیشه ای کار خود را آغاز کند و در فرآیندی به ادبیات فاخر برسد. و این روش را در روش تدریس نظام آموزش قدیم می بینیم.
دیدگاه مرحوم صدر نیز جای دقت و بررسی دارد تا اساسا نگاه قرآنی و روایی معنا شود و گستره استفاده از نیز روشن گردد.
3. به راستی اهداف متوقع از این کتب درسی ادبی چه بوده است؟ عدم تنقیح این اهداف ما را به مشکل کشانده است. به عناوین ذیل توجه بفرمایید: صحیح خوانی، درک مطلب، ترجمه، توانمندی برای پاسخ گویی به شبهات ادبی مخالفان و دین ستیزان، لطفیه فهم و کشف ظرائف ادبی در فهم متن، متن نویسی و..... این ها همه و همه می تواند به عنوان هدف مطرح شود ولی آیا این ها هدف متوقع از تدوین این کتب بوده است یا خیر؟ این سردرگمی استاد را نیز در نحوه تدریس به چالش کشانده است، این در حالی است که می توان با نوآوری و تحلیل گرا بودن به این ابهام ها در هدف گذاری پایان داد.
استاد حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای سید حمید جزایری در سومین نشست مدیریتی ادبیات عربی در حوزه علمیه هست ها و بایدها در پژوهشکده ادیب فقه جواهری به شرح ذیل به سخنرانی پرداختند.
وی ضمن تبریک دهه کرامت و تشکر از پژوهشکده ادیب فقه جواهری، که در حالت اغما و نیمه اغمای ادبیات عربی به برگزاری چنین نشستی اقدام کرده است، افزود: این حالت بیهوشی و اغما را راه علاج است و بنده با تجربه ای که از تدریس قریب به چهل ساله ادبیات خود، در سه قسمت سخنان خود را بیان می کنم:
قسمت یکم: آسیب های شکلی و ساختاری (در این قسمت از وضعیت موجود از منظر ساختاری و روشی توضیحی ارائه خواهم داد).
قسمت دوم: اشکال های محتوایی
قسمت سوم: گزارشی از فعالیت های اصلاحی مرکز تدوین متون حوزه علمیه در عرصه ادبیات عربی.
قسمت یکم: آسیب های شکلی و ساختاری
آسیب ها [و به تعبیر عنوان جلسه هست های ادبیات عربی را] را در قالب چند شماره فهرست وار عرض می کنم:
1.چه علومی از علوم ادبی باید آموزش داده شود؟
دانش هایی که در زمان کنونی در حوزه علمیه تدریس می شود با گذشته متفاوت شده است، در دورانی بود که به شعر عربی اهمیت ویژه ای داده می شد، ولی اکنون خبری در نظام آموزشی ما خبری از آن نیست. در گذشته نه چندان دور، دانش لغت در برنامه آموزشی ما زنده بود ولی اکنون فعال نیست هر چند تلاش هایی اخیرا صورت گرفته است. علم اشتقاق نیز از علومی است که در فهم نصوص دینی اثر گذار است و باید مطرح شود.
این مساله که علوم ادبی چند علم است و در نظام آموزشی حوزه علمیه چند علم از این علوم باید محور قرار گیرند؟
مساله ای است که جای پژوهش دارد.
2.سطح مورد توجه در آموزش باید چگونه باشد؟
آیا به همه طلاب و دانش پژوهان باید به یک مستوی درس داد یا باید آموزش را به فراخور اهداف دانش پژوهان و... سطح بندی کرد؟ هم اکنون به یک مستوی آموزش داده می شود، سخن چرایی این روش و روش سطح بندی مجال فراوان دارد.
- زمان آموزش نیز از مسائل اساسی است که از دو منظر می توان از آن سخن گفت:
منظر یکم: آیا شروع تدریس و فراگیری ادبیات عربی باید از صرف و نحو باشد یا می توان برخی از دانش ها را به تاخیر انداخت یا باید قائل به تفصیل شد. به عنوان مثال هدف ابن هشام از کتاب تحلیلی مغنی، پرورداندن مستنبط ادبی است، آیا طلبه پایه سوم را ظرفیت تحقق این هدف هست؟ یا خیر او از این کتاب تحلیلی به حفظیاتی بسند می کند.
منظر دوم: حجم زمانی آموزش است. بدین معنا که نظام آموزشی چه مقدار ساعت باید برای این دانش ها، اختصاص دهد. جایگاه تکنولوژی و فناوری در این میان چیست و چه مقدار می توان از زمان بکاهد؟
4. ارتباط دانش های ادبی، درون هویتی و برون هویتی چگونه است؟
چه پیوندی میان دانش صرف، نحو و بلاغت هست؟ آیا مسائل این دانش ها می تواند در دانش دیگر زیر مجموعه داشته باشد، برخی مسائل مطرح شده در صرف در نحو نیز مطرح می شود، آیا صرفی است؟ آیا نحوی است؟ یا باید به تفصیل گرایید.
تداخل این دانش ها چگونه است؟ ترتیب و تاخر دانش های ادبی به چه کیفیت است؟ به راستی چه ارتباط منطقی میان صرف و نحو است و پرداخت بدان ها باید در چه مقطعی باشد؟ آیا باید به شیوه تلفیقی تدریس صرف و نحو چنانکه قبل از مازنی بود، بازگشت چنانکه برخی از کشورهای عربی به سوی آن رفته اند یا راهی دیگر؟
سکاکی سخنی دارد که مفاد آن بیانگر تقدم علم منطق بر علم معانی است. سخن از اینکه دانش های ادبی جنبه ابزاری دارد و بر علومی دیگر مقدم هستند، بیان شده اما از عکس آن کم سخن گفته شده است و آن اینکه فهم علوم ادبی متوقف بر چه دانش هایی است و سطح این توقف به چه میزان است، سخنی است که کمتر بدان پرداخته شده است.
- تدریس این علوم باید تک مرحله ای باشد یا چند مرحله ای؟
ما اکنون صرف و نحو را در یک مرحله و نحو را در چند مرحله می خوانیم، و خود نحو را هم در چند کتاب با چند مبنای مختلف می خوانیم، این اختلاف مبانی دانش پژوه را دچار سر در گمی می کند و خود اساتید هم باید چند دوره تدریس کنند تا بدان اشراف پیدا کنند، آیا باید تک مرحله ای جلو رویم یا چند مرحله ای از موجز به مطول رویم چنانکه در نظام آموزشی قدیم بود.
- تناسب آموزش ها با مخاطبان
طلاب کنونی ما، دانش پژوهان قبل نظام آموزش و پرورش هستند و این گروه از نظر اطلاعات پیشین متفاوت هستند به عنوان نمونه دانش ادبی طلبه سیکل با دانش ادبی طلبه ای که قبل ورود به حوزه فوق لیسانس ادبیات عربی را دریافت کرده است، متفاوت است، آیا به یک روش باید به این دو طلبه، ادبیات یاد داد، یا نظام آموزشی باید میان این دو تفاوت بگذارد.
- ادبیات و سن
آیا داده ها قبلی و سن مخاطب در فراگرفتن موثر است یا خیر؟
- واقعیت آن است که تدریس ادبیات در این زمانه نقطه قوت، تلقی نخواهد شد. هم اکنون ادبیات پلی شده است برای ارتقای استاد به تدریس سطوح بالاتر و اینکه استادی از اساتید سطوح عالی در تدریس ادبیات رغبت کنند، بسیار نادر است و لازمه جمع این رویه آن است که اساتید خود، خبره در ادبیات نیستند.
هم اکنون ده سال است که حوزه علمیه مدرسی ادبیات عربی را دارد و بنده در مصاحبه ورودی و خروجی حضور داشته ام، تجربه مکرر این جانب آن است که افرادی که دل در گرو تدریس ادبیات عربی و بقای در تدریس آن داشته باشند، بسیار محدود هستند. طبق تحقیقی که در یکی از دانشگاه های آمریکا صورت گرفته است دو دانش است که فراگرفتن آن نبوغ می خواهد، یکی ادبیات عربی و دیگر حقوق است.
سومین نشست مدیریتی ادبیات عربی در حوزه علمیه هست ها و بایدها، امروز به همت پژوهشکده ادیب فقه جواهری در سالن جلسات پارک علم و فناوری برگزار شد.
در ابتدای این نشست ریاست پژوهشکده، حجت الاسلام و المسلمین سید مرتضی حسینی کمال آبادی به تشریح چرایی برگزاری این سلسله نشست ها به شرح ذیل پرداختند:
ترمیم، پالاپیش و پیشرفت لازمه همه دانش ها است، که چون عهدی بر عهده دانشمندان قرار گرفته است، این رسالت ها را گاه در محتوای دانش اجرا می کنیم و گاه از نگاهی برون دانشی مانند فلسفه مضاف بدان می پردازیم، گونه ای از این نگاه برون دانشی را نگاه مدیریتی می نامیم.
از منظر مدیریتی می توان، جایگاه یک دانش در نظام آموزشی را کشف، و از آسیب ها و راه های پیشرفت سخن گفت.
سوگمئدانه باید گفت: ادبیات عربی در حوزه علمیه ایران و قم، دوران رکود خود را می گذراند و برای برون رفت از این رکود، باید نشست های مدیریتی را تقویت کنیم و آنچه در خزانه فکر صاحب نظران است را به بیان و بنان در آرویم. به همین منظور در این جلسه فاخر با محضر دو تن از ویژه دانان، دانش ادبیات عربی هستیم، استاد معظم حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای سید حمید جزایری مدیر مرکز تدوین کتب درسی حوزه علمیه و دانشمند معظم جناب آقای دکتر جنتی فر عضو کمیته ادبیات وزارت علوم.
به هدف ترمیم، پالایش و پیشرفت علوم ادبی به جهت فهم دینِ مبین اسلام، پژوهشکده ادیب فقه جواهری، سلسله نشست¬هایی را با عنوان زیر برگزار می کند
«ادبیات عربی در حوزه علمیه، هست¬ها و بایدها»
اینک برآنیم که سومین نشست را برگزار کنیم
و توفیق بهره¬مندی از سخنانِ حجت الاسلام و المسلمین سید حمید جزائری، مدیر مرکز تدوین کتب درسی حوزه علمیه
و جناب آقای دکتر جنتی¬فر ، عضو کمیته ادبیات وزارت علوم، را داریم.
این نشستپ با حضور اساتید و مسئولان ادبیات عربی برگزار خواهد شد.
از این رو از شما فرهیخته گرامی دعوت به عمل می¬آید که با حضور خود بر غنای این نشست بیفزایید.
زمان: چهار شنبه 11/5/1395 – ساعت 13-10
مکان: قم، پردیسان، بلوار دانشگاه، بعد از میدان علوم، سمت چپ، بلوار شهید حسین مولوی، پارک علم و فناوری، پژوهشکده ادیب فقه جواهری
02537831602
برگزاری نشستی درباره دانش تجوید در مدرسه علمیه معصومیه(س)
گروه حوزههای علمیه: نشست مدیریتی «دانش تجوید در حوزه علمیه؛ هستها و بایدها» با حضور حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا شهیدیپور در مدرسه علمیه معصومیه(س) برگزار میشود.
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، اولین نشست مدیریتی «دانش تجوید در حوزه علمیه؛ هستها و بایدها» چهارشنبه، نهم اردیبهشتماه با حضور حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا شهیدیپور در مدرسه علمیه معصومیه(س) برگزار میشود.
این نشست از سوی کانون تجوید مدرسه علمیه از ساعت 14:30 تا 16 روز مذکور به نشانی قم، ابتدای بلوار امین، مدرسه علمیه معصومیه، ساختمان شهید بهشتی، رواق اندیشه علامه امینی برگزار خواهد شد.
نظام آموزشی حوزه در دانش تجوید چه سطحی از این دانش را نتیجه میدهد؟ آیا در نظام آموزشی حوزه اهداف مورد نظر تأمین میشود؟ آسیبشناسی دانش تجوید در حوزه علمیه و اینکه نسبت دانش تجوید با پژوهش چیست؟ پرسشهایی هستند که در این نشست مطرح خواهند شد.
اولین میزگرد اساتید نحو2و3 برگزار شد
اولین میزگرد اساتید نحو3 با حضور اساتید محترم حجج اسلام میرزایی پور، آسه، حسینی، رضایی رحمان، مدرسی در رواق اندیشه علامه امینی ره برگزار شد.
این میزگرد با دبیری استاد حسینی کمال آّبادی و با محورهای ذیل برگزار شد:
- دانش نحو در حوزه علمیه هست ها و بایدها
- ارزیابی کتاب درسی النهجة المرضیة
- انواع روش های تدریس نحو3
- فعالیت های فوق برنامه
محور های سخن اساتید:
استاد آسه
- تبیین ضرورت تحول دیدگاه مدیریتی حوزه علمیه در قبال ادبیات عرب
- ضرورت جلسه با اساتید ادبیات عرب در سطح حوزه استان و کشور
- ضرورت تاسیس مجله ادبی در حوزه
- ضرورت برگزاری درس خارج ادبیات عرب
- ضرورت تنقیح شرح سیوطی بر مبنای رفع إجمال
- ضروت تنظیم کتاب درسی با اهداف هر سطح
- تامین خلاهای دانش نحو به ویژه اصول نحو
- ضرورت پرداخت پژوهش های ادبی و میان رشته ای ادبیات با سایر علوم دینی
- هدف محور بوردن نظام آموزش ادبی
- ارزیابی براساس فیلم برداری درس استاد
استاد حسینی کمال آبادی:
- ضرورت میزگرد اساتید بر پایه ماده های درسی
- ضرورت پرداخت به خلاء های ادبی در پایه دوم مانند لغت،اصول نحو، فلسفه نحو، تاریخ ادبیات، ادیب شناسی، تطبیق های واقعی
- خاصیت النهجة المرضیه نه در پایه یکم یافت می شود و نه سوم
- ضرورت تولید درخلاء های ادبی و گسترش آن در سطح کشور
- طرح حذف هدایه و پرداخت به نحو مقدماتی و صمدیه صرف بقیه زمان برای متن خوانی، تجزیه و ترکیب و تکرار و تثبیت.
- ضرورت پالایش کتاب سیوطی
استاد رضایی رحمان:
- ضرورت توجه به ادبیات عرب در سطح کلان
- ضرورت ارتقای علمی اساتید
- بهره بری اساتید از عنصر تشویق در ساحت های گوناگون
- تولید محور بودن نسبت به خلاء های متون درسی
- آشنایی دادن طلاب به متون منبع و کارا
- استفاده از طرح نموداری برای تفهیم آُسان پیچیدگی های النهجة المرضیة
استاد مدرسی :
- ضرورت دقت در انتخاب اساتید پایه یکم به معیار تدریس صمدیه تا مغنی
- ضرورت زمینه سازی در پژوهش های گروهی ادبی با کمک اساتید
مجمع اساتید معاونت آموزش مدرسه به زودی گزارشی مبسوط از این نشست برگزار خواهد کرد.
دومین نشست تخصصی « ادبیات عرب در حوزه های علمیه؛ هست ها و بایدها» به همت کانون ادبیات عرب و در راستای توان افزایی مدیریتی طلاب در عرصه ادبیات عرب برگزار میشود.
بر اساس این گزارش، استاد حسینی کمال آبادی، مدیر کانونهای علمی معاونت پژوهشی مدرسه علمیه معصومیه با موضوع «فلسفه ادبیات عرف معیار» و استاد حسین شهرخرقانی، مدیر مرکز زبان معصومیه با موضوع «ضرورت مکالمه و نویسندگی به زبان عربی» سخنرانان این نشست تخصصی هستند.
گفتنی است، دومین نشست تخصصی « ادبیات عرب در حوزه های علمیه؛ هست ها و بایدها» فردا سهشنبه 29 مهرماه از ساعت 16 در رواق اندیشه علامه امینی ره (اتاق کارگاهها) واقع در طبقه اول ساختمان شهید بهشتی مدرسه علمیه معصومیه برگزار میشود.
/ پايان خبر /
نشست جایگاه شناسی نظام آموزشی حوزه علمیه در پیوند با اهداف روحانیت مورخ 15/7/93 در مدرسه علمیه معصومیه برگزارشد.
این نشست به همت کانون مدیریت در تحصیل معاونت پژوهشی مدرسه معصومیه و به سخنرانی استاد حسینی کمال آّبادی مدیرکانون ها علمی پژوهشی برگزارشد.
در این نشست که مطالب به همراه ارائه پاورپینت بیان شد؛ استاد حسینی کمال آبادی اهداف روحانیت را تهذیب، تحصیل، تدریس، پژوهش و تبلیغ بیان نمودند و با این تذکر که تهذیب شرط مسلمانی است، تحصیل را پایه اساسی اهداف تدریسی، پژوهشی و تبلیغی دانستند.
وی با توجه به تعدد رشته های علمی حوزوی و گستردگی و قدمت هریک از این دانش ها، امرتحصیل در حوزه های علمیه را بسیار خطیر و دشوار عنوان نمودند.
وی این تعدد و گستردگی را لازمه ضروری یک عالم دینی برشمرد چرا که دانش های حوزوی از هم گسسته نیستند و جهل به دانشی از آن با تولد یک عالم دینی در تعارض است.
وی نظام درسی حوزه های علمیه را ساختار بندی شده به منظور تحقق «اجتهاد» عنوان کرد و افزود که اگر این هدف گم شود بسیار از مواد درسی بی معنا شده و هدف دیگر برای آن متصور نیست مانند ادبیات تخصصی و یک دورکامل فقه نیمه تخصصی . در ادامه فایده اجتهاد را منحصر به فقیه ندانستند تا آنان که مقصد دیگری مانند تاریخ را مد نظر دارند بدان نیازی نداشته باشند بلکه فایده اجتهاد را در فرا گرفتن روش کارکرد با آیات و روایات دانستند که در همه رشته های علوم دینی بایسته ای اجتناب ناپذیر است. و نبود روش صحیح فهم آیات و روایات در بسیار از نحله های مدعی اسلام را علت بلایای دانستند که برسر جهان اسلام می آید مانند متد غلط سلفی های افراطی در کنار گذاشتن نقش ابزاری عقل در فهم نصوص دینی.
استاد سطوح عالی حوزه های علمیه متذکر شد، با وجود دراز مدت بودن تحصیلات حوزه علمیه باز این نظام را گنجایش پرداخت به همه دانش های دینی نیست از این رو برخی از این دانش ها را در قالب دروس جنبی به مطالعه خود فرد واگذار کرده است، این واگذاری نباید موجب شود که دانش پژوه با این رشته ها به عنوان رشته درجه دوم برخورد کند و شب امتحان را برای رسیدگی بدان زمانی مناسب بیابد چرا که در این دانش ها تفسیر قرآن و تاریخ اسلام و..است که از ارکان دانش ها دینی است.
نظام آموزشی ابزار بنیادین فهم دین را در اختیار دانش پژوه قرار می دهد و وی با این ابزار می تواند بسیاری از تطبیقات را خود انجام دهد، از این رو نوعی مهارت آموزی است و نباید از آن انتظار داشت که جزئیات منابر و سخنرانی ها روحانیون را تامین کند.
اما با این همه نظام آموزشی حوزه، به اهداف مورد نظر نمی رسد و گاه پایان دوره های آموزشی اهداف دوره های اول را تامین نمی کند مانند ادبیات عرب که بعد از سه سال متن خوانی که محصول پایه اول است را محقق نمی کند.
دانش پژوه در پایان دوره های تحصیلی گرمای هدف و کارآمدی دانش را در خود نمی بیند چرا که نظام آموزشی وی را تا میانه راه راهبری کرده است. این در میانه راه ماندن اگر تداوم پیدا کند این تنش را به بحران فراموشی علمی و افسردگی روحی تبدیل می کند و منجر به بحران هویت و خروج از آن و روی آوردن به دانشجویی یا زندگی کارمندی می شود و شعار بگذار زندگی کنم را سر می دهد.
سوء مدیریت خود داش پژوه نیز باعث می شود به هدف های مطلوب از نظام آموزشی نرسد و راندمان کار پایین و پایین تر آید و برای رفع این مشکل به مدیریت در تحصیل به مثابه یک دانش اهمیت داد و تمرکز خودمان را بر اهداف قدسی افزایش دهیم.
حسینی کمال آبادی دانش پژوهان را در ارتباط با نظام آموزشی به سه قسم تقسیم کرد: یکم گروهی که به ستیز با نظام آموزشی قیام می کنند و جز خود خوری بهره ای نمی برند، دوم گروهی که به ره آورد سیستم آموزشی اکتفا می کنند و حاضر نیستند قدمی فراتر بنهند و سوم گروهی که سیستم را پله ای برای صعود گرفته و تا به مقصد نرسند آرام نمی گیرند، وی گروه سوم را موفق دانست و آن را سیره بزرگان برشمرد.
در ادامه این نشست تخصصی به تبیین فاصله ها و مسافت ها باقی مانده تا مقصد گذشت، استاد با بیان اینکه این خلأها زیاد نیستند فرمود خود دانش پژوه در تأمین این خلا ها اشتباه می کند و گاه راه هایی را مکرر طی می کند که علاوه بر آنکه دردی را دوا نمی کند، موجبات افسردگی را نیز به ارمغان می آورد.
وی با تقسیم خلا ها به خلأ های مشترک و ویژه هر دانش رسالت کانون های علمی پژوهشی را پرداخت به این مسافت ها دانست و در معرفی کانون های علمی چنین گفت:
« کــــانــون های علمی پژوهشی» معاونت پژوهشی به منظور تامین اهداف در پرتو آموزش های تکمیلی و آماده سازی مسیر پژوهش تاسیس شده است.
تاسیس کانون ها بر اساس مواجه دانش پژوه با دانش های علوم دینی در گستره پایه 1-6 صورت گرفته است. براین اساس 12 کانون تاسیس شده است.
کانون ادبیات عرب و کانون تفسیر و علوم قرآنی دارای مجوز رسمی از معاونت پژوهش حوزه علمیه استان فم می باشندو بقیه کانون ها در مسیر مجوز گرفتن هستند.
کانون ادبیات عرب از فعال ترین کانون ها می باشد که تا کنون به توفیقات زیادی دست پیدا کرده است. از مهم ترین فعالیت های این کانون می توان به تاسیس اولین نشریه ادبی حوزه و راه اندازی اولین سایت تخصصی ادبیات عرب www.arabadib.ir اشاره کرد.
کانون ها با مدیریت واحد اداره می شوند، وحدت تدبیر به منظور رشد هماهنگ کانون ها و سازگاری با زیرساخت های موجود در معاونت پژوهش و ...صورت گرفته است.
مدیریت کانون ها در طول سال تحصیلی با برگزاری نشست ها و دوره ها در این منظومه 12کانونی دور می زند و در رفع فاصله ها می کوشد.
یکی از اصلی ترین سیاست کانون ها عبارت است از تولید محور بودن و ماندگار سازی فعالیت ها. تولید ها در قالب فیلم های آموزشی، فصلنامه،خبرنامه، سایت،کتاب تمرین، کتاب های پژوهشی و...صورت می گیرد.
دفتر کانون ها در مدرسه علمیه معصومیه در ساختمان شهید بهشتی طبقه اول افتتاح شده است.
بازدیدکنندگان محترم میتوانند از طریق لینک زیر، فایل مورد نظر را دانلود بفرمایند: